کتاب شهاب دین اثر زهرا باقری انتشارات شهید کاظمی
-
قطع
رقعی
رقعی -
نوع جلد
شومیز
شومیز
فروشنده
- ماهان تحریر
- گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
- موجود در انبار ماهان تحریر
100,000 تومان
امکان تحویل اکسپرس
۲۴ ساعته، ۷ روز هفته
امکان پرداخت در محل
هفت روز ضمانت بازگشت کالا
ضمانت اصل بودن کالا
کالا های مشابه
کتاب اکادمی خون آشام 4 اثر ریشل مید نشر باژ
مشخصات فنی
مشخصات
نویسنده
زهرا باقری
ناشر
انتشارات شهید کاظمی
شابک
9786222851293
قطع
رقعی
نوع جلد
شومیز
زبان نوشتار
فارسی
چاپ شده در
ایران
تعداد صفحه
216
وزن
246 گرم
سایر توضیحات
آیت الله مرعشی در سال 1315ق (1276ش) در نجف به دنیا آمد و «شهاب الدین» نام گرفت. پدرش، آیتالله سید شمس الدین محمود مرعشی، از فقها و مدرّسان علوم اسلامی نجف بود.
آیت الله مرعشی پس از رحلت «آیت اللّه بروجردی» در سال 1339 (1380 قمری) در سن 27 سالگی به عنوان مرجع شیعیان برگزیده شد. میلیونها نفر از شیعیان کشورهاى مختلف، از جمله ایران، عراق، لبنان، کویت، احساء و قطیف عربستان، امارات عربى، بحرین، پاکستان، هند و ترکیه و بخشى از کشورهاى آفریقایى مانند زنگبار، از ایشان تقلید مى کردند. ایشان از بسیاری از مراجع تقلید شیعه اجازه اجتهاد گرفتند. برخی از آنها عبارتند از:
آیت الله آقا ضیاء عراقی، آیت الله سید ابو الحسن اصفهانی، آیت الله شیخ عبد الکریم حایری یزدی، علامی کرمانشاهی (از شاگردان آخوند خراسانی) و…
آیت الله مرعشی از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری و آقا ضیاء عراقی بود و نیز از درس سیدعلی قاضی، سید احمد کربلایی و میرزا جواد ملکی تبریزی بهره برد. شهاب الدین کتابخانهای را در قم تأسیس کرد که امروزه از لحاظ تعداد و کیفیت نسخههای خطی کهن اسلامی؛ نخستین کتابخانه ایران و سومین کتابخانه جهان اسلام به شمار میرود. همچنین او مدرسههای مرعشیه، شهابیه، مهدیه و مؤمنیه را در قم تأسیس کرد.
برش از کتاب«شهاب دین» روایت داستانی از زندگی آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی
زمستان شده بود؛ کنار آبگیری در اطراف نجف نشسته بود. قیلوقال پرندگان مهاجر، سرمای هوا را از یادش میبرد. آمده بود پی جمع کردن چوب برای سوزاندن. غیر از شاخههای خشکیدۀ نخل چیزی پیدا نکرد. میدانست سوزاندن آنها گرما ندارد. حاصل سوزاندن شاخههای نخل فقط دود است. چند روز بود سرما تحملناپذیر شده بود و در حجره نه نفتی داشت و نه زغالی. دستخالی از کنار آبگیر برگشت. سر راه به وادیالسلام رفت و بر مزار پدر و مادر فاتحه خواند و از آنها خواست گشایشی در کارش ایجاد کنند.
وارد بازار شدند. زنان عرب که از روستاها و بادیه های اطراف نجف می آمدند، نان و کره و سرشیر را در سبدهای حصیری روی سرشان گذاشته بودند. بساط فروش شان را در کنار دکان ها پهن می کردند. هر چند دقیقه یک بار آشنایی شمس الدین را می دید و دست بر سینه سلام می داد. شهاب الدین پشت سر پدرش راه می رفت و به نغمه بلبل ها و کوکوی فاخته ها گوش می داد. بی بی گفته بود پرنده ها ذکر می گویند. شهاب در پی کشف ذکر پرنده ها بود.
- ماهان تحریر
- گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
- موجود در انبار ماهان تحریر
100,000 تومان