آلبوم موسیقی بی واژه – محمد اصفهانی

دو

شیشه

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

6805

بی‌واژه

4:24

من و دریا، من و بارون، من و آسمون صدا کن
اسممو‌، واژه به واژه تو دل ترانه جا کن
من و تنها‌، من و عاشق‌، من و خوبه من صدا کن
من و از همین ترانه واسه ما شدن صدا کن
من و بی واژه صدا کن‌، هم صداتر از همیشه
به همون اسمه عزیزی‌، که برات کهنه نمیشه
واسه زندگی صدا کن‌، واسه هرچی عاشقانست
واسه حرفای قشنگی‌، که نگفته شاعرانست
من و دریا‌، من و بارون‌، من و آسمون صدا کن
اسممو‌، واژه به واژه تو دله ترانه جا کن
من و شب صدا کن اما‌، اون شبی که تورو داره
اون شبی که جای ماهش‌، تورو پیشه من بیاره
من و آئینه صدا کن‌، که می‌خوام مثل تو باشم
که برای با تو بودن‌، می‌خوام از خودم جدا شم
من و دریا‌، من و بارون‌، من و آسمون صدا کن
اسممو‌، واژه به واژه تو دل ترانه جا کن

معجزه

3:30

منو راهی کن به سوی روشنی‌، بزار با تو زیرو روشه زندگی
توی چشم من نگاه کن و ببین‌، تویی بهترین دلیل عاشقی
تو نفس می‌کشی تو ثانیه‌ها‌، شب من هم‌رنگه رویایه توئه
روزه من با اسم تو شروع میشه‌، انگاری‌، دنیا تو دستای توئه
با تو خوشبختی دیگه ‌یه قصه نیست‌، ‌یه حقیقت مثل ‌یه معجزه است
انگاری باید می‌ا‌ومدی که من‌، با تو پرواز کنم از این قفس
واسه رد شدن از این تنهایی‌ها‌، ‌یاده تو همیشه همراهه منه
این روزا پر میشه از تکرار تو‌، وقتی نبضه عشق تو رگ‌هام می‌زنه
با تو آرامش و احساس می‌کنم‌، تازه می‌شه، هرنفس دنیای من
بهترین لحظه‌ی دنیاست وقتی که‌، عطر تو می‌پیچه تو رویای من
با تو خوشبختی دیگه ‌یه قصه نیست‌، ‌یه حقیقته مثله ‌یه معجزست
انگاری باید می‌اومدی که من‌، با تو پرواز کنم از این قفس

غم دوری

4:18

سرده تمامه لحظه‌ها‌، پاییزه باغچه‌ی تنم
بی تو نفس‌ نمیکشه‌، هر لحظه من‌، جون می‌کنم
رفتی سفر‌، چه آروم‌، نگفتی ‌یاری داری
نگفتی پشته این در‌، چشم انتظاری داری
کاشکی می‌شد که ‌یک شب‌، مهمون خواب من‌شی
حتی واسه ‌یه لحظه‌، رویای ناب من شی
دیدار ما عزیزم‌، باشه واسه قیامت
اما بدون‌، به دوریت‌، هرگز نکردم عادت
نداره راهه برگشت‌، این سفر همیشه
غصه‌ی بی تو بودن‌، هیچ‌وقت تموم نمی‌شه
هنوزم که هنوزه‌، دلم هواتو داره
گوشه کناره خونه‌، تورو‌ یادم میاره
کاشکی می‌شد که‌ یک شب‌، مهمون خواب من‌شی
حتی واسه ‌یه لحظه‌، رویای ناب من شی
دیدار ما عزیزم‌، باشه واسه قیامت
اما بدون‌، به‌دوریت‌، هرگز نکردم عادت

باور نکن

4:39

باورنکن تنهاییت را‌، من در تو پنهانم تو در من
از من به من نزدیکتر تو‌، از تو به تو نزدیک‌تر من
باورنکن تنهایی‌ات را‌، م ا‌یک دل و ‌یک درد داریم
ما در عبور از کوچه‌ی عشق‌، بر دوشه هم سر می‌گذاریم
دل تابه تنهایی ندارد‌، باورنکن تنهایی‌ات را
هرجای این دنیا که باشی‌، من با توام تنهای تنها
هرجای این دنیا که باشی‌، من با توام تنهای تنها
من با توام هرجا که هستی‌، حتی اگر با هم نباشیم
حتی اگر‌یک لحظه‌ یک روز‌، با هم در این عالم نباشیم
این خانه را بگذار و بگذر‌، با من بیا تا کعبه‌ی دل
باورنکن تنهایی‌ات را‌، من با توام منزل به منزل

اگه باشی

3:30

رو به آبی رو به خورشید‌، رو به خوشبختی خطر کن
قصد دریا قصد بارون‌، همسفر قصد سفر کن
اگه باشی کنار من‌، با تو بیاد بهاره من
اگه باشی غم ندارم‌، بی‌توام همدم ندارم
تو همونی، که پا به پات هر چی غمه جا می‌زارم
همسفر هرجا که هستی‌، با تو رفتن آرزومه
سخته راه رفتن اما‌، پای غم موندن حرومه
همسفرهر جا که هستی‌، با تو رفتن آرزومه
سخته راه رفتن اما‌، پای غم موندن حرومه
اگه باشی رها میشم‌، کبوتر دعا میشم
اگه باشی‌،غم ندارم‌، بی‌توام همدم ندارم
تو همونی‌، که پا به پات هر چی غمه جا می‌زارم
هر چی غمه جا می‌زارم‌، پا روی دنیا می‌زارم
دست دلم رو می‌گرم‌، تو دست فردا می‌زارم
اگه باشی غم ندارم‌، بی‌توام همدم ندارم
تو همونی‌، که پا به پات هر چی غمه جا می‌زارم
اگه باشی غم ندارم‌، بی‌توام همدم ندارم
تو همونی، که پا به پات هر چی غمه جا می‌زارم

رستگاران

3:50

چه آرام‌، در خود شکستم‌، چه دلتنگ‌، تنها نشستم
نشستم‌، به هوای تو من
با تو آرامو پس از این به خدا‌، گریه نکن دله بی‌تاب از بی‌خبری
شکوه نکن، تن رنجور از دربدری‌، ای وای
با من و دل‌، تو بگو چه گذشت با دل زار و شکسته‌ی من
پر بکشد به هوای تو‌، تا کی برسد تنه خسته‌ی من
چه سازد‌، دلتنگ دیدار‌، چه گوید‌، با عکس دیوار
نشیند به هوای تو دل‌، تو که باز آیی گله گمشده‌ام
گریه نکن‌، دل بی‌تاب از بی‌خبری
شکوه نکن‌، تن رنجور از دربدری، ای وای
چه آرام‌، در خود شکستم

فردای پنهانی

3:30

سردم در جان از تو‌، جانم ویران است تو
پنهان شد شب‌هایم‌، روزم پنهان از تو
هر دم در آزارم‌، وای از حالی که من دارم
وا‌ی از امروز وای از فردا‌، با تو تنها بی‌تو تنها
می سوزد دل می سازد جان‌، تا کی تردید تا کی حاشا
تا کی با رویایت وای از رویا
ناامیدم بر راهی‌، خاموشم در چاهی
می‌خواهم بگریزیم از فردایم گاهی‌، نفرینم در جانی وای از فردای پنهانی
وای از حالی که من دارم، وای از امروز وای از فردا
با تو تنها بی تو تنها‌، می‌سوزد دل می سازد جان
تا کی تردید تا کی حاشا‌، تا کی با رویایت وای از رویا
وای از امروز وای از فردا
با تو تنها بی تو تنها‌، می‌سوزد دل می‌سازد جان
تا کی تردید تا کی حاشا‌، تا کی با رویایت وای از رویا
تا کی با رویایت وای از رویا

ناجی

4:57

ناجی تشنگی خاک‌، خیره موند چشمای نمناک
حسرت شکفتنی تو‌، اشک آرزو بشه پاک
غربت ‌یاس و بنفشه‌، دوره پیچکه زمونه
باز یه تقدیره شاید‌، عطر عشق جایی نمونده
کسی نیست از جنسه بارون‌، با شقایق هم نفس‌شه
همه رویاهای کهنه‌، میره تا حبس قفس شه
خونه‌ی عاشقی شاید‌، تا همیشه سوت و کوره
گمشدیم تو جاده انگار‌، راهه قصه‌اش خیلی دوره
ناجی تشنگی خاک‌، خیره موند چشمای نمناک
حسرت شکفتنی تو‌، اشکه آرزو بشه پاک
غربت ‌یاس و بنفشه‌، دوره پیچک زمونه
باز یه تقدیره شاید‌، عطر عشق جایی نمونده
کسی نیست از جنسه بارون‌، با شقایق هم نفس‌شه
همه رویاهای کهنه‌، میره تا حبس قفس شه
خونه‌ی عاشقی شاید‌، تا همیشه سوت‌وکوره
گمشدیم تو جاده انگار‌، راهه قصه‌اش خیلی دوره
ناجی تشنگی خاک

غزال

5:14

شبیه مرغک زاری کز آشیانه بی‌افتد
جدا ز دامن مادر به دام دانه بی‌افتد
ز نازکی ز ندامت ز بیم صبح قیامت
بدان نشان که شنیدی سری به شانه بی‌افتد
سری به شانه بی‌افتد
به کار آنکه برون از بهشت گشته عجب نی
که در جهنمِ غربت به‌ یاد خانه بی‌افتد
نشان گرفته دلم را کمان ابروی ماهی
خدای را که مبادا دل از نشانه بی‌افتد
دل از نشانه بی‌افتد
دلم به کشتی کربت به طوف لوجه غربت
چو از کرانه‌ی تربت به بی‌کرانه بی‌افتد
شوم چو ابر بهاران زجوش اشک چو باران
که دانه دانه برآید که دانه دانه بی‌افتد
جهان دل است و تو جانی، نه بلکه جان جهانی
کمی سکندر و دارا کز این فسانه بی‌افتد
خیال کن که غزالم بیا و ضامن من شو
بیا که آتش صیاد از زبانه بی‌افتد
خیال کن که غزالم بیا و ضامن من شو
الا غریب خراسان، رضا مشو که بمیرد
مگر که مرغک زاری از آشیانه بی‌افتد
حبیب من

بی‌واژه (رمانتیک)

3:49

من و دریا، من و بارون، من و آسمون صدا کن
اسممو‌، واژه به واژه تو دل ترانه جا کن
من و تنها‌، من و عاشق‌، من و خوبه من صدا کن
من و از همین ترانه واسه ما شدن صدا کن
من و بی واژه صدا کن‌، هم صداتر از همیشه
به همون اسمه عزیزی‌، که برات کهنه نمیشه
واسه زندگی صدا کن‌، واسه هرچی عاشقانست
واسه حرفای قشنگی‌، که نگفته شاعرانست
من و دریا‌، من و بارون‌، من و آسمون صدا کن
اسممو‌، واژه به واژه تو دله ترانه جا کن
من و شب صدا کن اما‌، اون شبی که تورو داره
اون شبی که جای ماهش‌، تورو پیشه من بیاره
من و آئینه صدا کن‌، که می‌خوام مثل تو باشم
که برای با تو بودن‌، می‌خوام از خودم جدا شم
من و دریا‌، من و بارون‌، من و آسمون صدا کن
اسممو‌، واژه به واژه تو دل ترانه جا کن

خورشید فردا

4:55

با من از سایه نگو‌، خورشید فردا مال ماست
تو که باورم کنی‌، عشقه ‌یه دنیا مال ماست
شب نگو‌، شکوه نگو‌، قلب ستاره روشنه
غم نگو‌، غصه نگو‌، وقتی دلت پیش منه
دست به دسته من بده‌، پابه‌پای من بیا
بخون امروز مال عشق‌، بگو فردا مال ما
تازه شو مثله ترانه‌، تازه شو‌، پره آواز تو آسمون بده
فرصته گفتن از خودت نگیر‌، واژه‌های خسته‌رو امون بده
بگو از روشن بارون خدا‌، بگو از سبزیه خاک و خاطره
از نسیم نفسه سنگ و درخت‌، بگو از شبنم پشت پنجره
دست به دست من بده‌، پا به پای من بیا
بخون امروز مال عشق‌، بگو فردا مال ما
با من از سایه نگو‌، خورشید فردا مال ماست
تو که باورم کنی‌، عشقه ‌یه دنیا مال ماست
شب نگو‌، شکوه نگو‌، قلب ستاره روشنه
غم نگو‌، غصه نگو‌، وقتی دلت پیش منه
دست به دست من بده‌، پا به پای من بیا
بخون امروز مال عشق‌، بگو فردا ماله ما