آلبوم موسيقی اوج اثر حميدرضا قربانی

1396

یک

مقوایی

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

95-625

باز

کاوه یغمایی

کاوه یغمایی

4:21

باز،شب اومد دوباره شب
ترسم از سیاهی نیست
میترسم عادت کنم
تا سپیده که راهی نیست
من ، تا همیشه عاشقم
عشقمو فریاد میکنم
تو کوچه های بی صدا
اسمتو داد میزنم
روزهای بی تاریخ من
بی عشق تو
تلاش بی ثمر شده
نه پرچمه رنگین کمون
پشت سرم
پنجره ها بسته شده
به یاد تو
اون عشق پنهونم کجاست
رویامو از من دزدیدن
تو پرده تاریک شب
آرزوهام پر کشیدن
آواز رفتن بر لبم
فریاد بی صدا شده
زمان که رفته از کفم
توو تاریکی رها شده

به من عادت نکن

حمیدرضا قربانی

سالومه قربانی

کاوه یغمایی

5:06

به من عادت نکن وقتی
به حسم اعتباری نیست
من دیوونه ی خودخواه
سکوتم اختیاری نیست
نزار توو زندگیت باشم
منی که خسته و سردم
وجودت عشق و یادم داد
ولی آسون گمت کردم
به درد تو نمیخوردم
کنارم مثل مردابی
میون اینهمه ادم
چرا دست من افتادی؟
نمیخوام اون زمانی رو
که میگی من پشیمونم
از اینکه عشق من بودی
توو این چن روز گریونم
نمیخوام حسرتی باشه
توو چشمای پر احساست
عزیزم من نمیتونم
بشم هم بال پروازت
نزار توو زندگیت باشم
منی که خسته و سردم
وجودت عشق و یادم داد
ولی آسون گمت کردم
((تو، خوبی،منم که بیرحمم..
باور کن میدونم..
حست و میفهمم))..
ولی خیلی کم آوردم
میدونم واسه تو سخته
بدون دنیای تو جایی
که اینجا نیست خوشبخته
تو بی تقصیر و من مجبور

واسه پایان این احساس
بدون از وقتی که میری
تو این خونه دلم تنهاست

هنوزم

حمیدرضا قربانی

کاوه یغمایی

4:16

هنوزم تا که هنوزه
بی منی و من باهاتم
توی جنگل لب دریا
دنبال رد پاهاتم
بین این همه سیاهی
دنبال رنگ چشاتم
هنوزم تا که هنوزه
عاشق خاطره هاتم
باز اون روزای قشنگ
جلوی چشام پر میزنه
از تو فقط این سهم منه
که این خاطره ها
به من سر میزنه
تو که نیستی عکست اینجاست
حرف چشمام و میخونه
تو باید بودی میدیدی
دیگه این مرد نمیتونه
بین این همه سیاهی
دنبال رنگ چشاتم
هنوزم تا که هنوزه
عاشق خاطره هاتم
باز اون روزای قشنگ
جلوی چشام پر میزنه
از تو فقط این سهم منه
که این خاطره ها
به من سر میزنه

من با فکر تو

کاوه یغمایی

سالومه قربانی

کاوه یغمایی

3:04

هنوزم رو این میز دوتا ظرف هست
هنوزم دوتا کفش پشت دره
یه عطری تو این خونه میپیچه که
من وتا خوده بودنت میبره
بهت خیره میشم سر میز شام
یه شمعی که روشن شده بینمون
چه تصویر خوبی ازت ساختم
تو این خلوت مبهم خونمون
هنوزم نگاه میکنم کور ومنگ
هنوزم تو دستام دستای تو
با این جای خالی تورو ساختم
حسابی شدم جنس دونیای تو
میام تا همین مرز مابینمون
منم که شعار تورو لمس کرد
گرفتن منو از تمام خودم
خدا هم یه ترسو منو فرض کرد
نمیذارن از حجم تو پر بشم
نمیخوام بجنگم با این اعتقاد
ولی تا کجا این تن خستم و
باید بسپارم رو به دستای باد
باید صبر از تو تقاضا کنم
یه عمری به من استقامت بده
یه شب تو همین عصر کابوس خواب
به چشمای من استراحت بده
مسافر نبودم که سوغات شی
دارم پیر میشم از این انتظار
واسه موندن تک تک آدما
واسه خنده هامون تو طاقت بیار

اوج

کاوه یغمایی

وحید میراحمد

سیروان خسروی

3:20

با تو به اوج میرسم
به هر چه موج میرسم
شور شبانه میشم
چه عاشقانه میشم
در سبد سکوت تو
جنس ترانه میشم
در تو ظهور میکنم
حس غرور میکنم
از شب به صدای تو
ساده عبور میکنم
با نفس خیال تو
من اشتباه میشوم
تو آخرین راز منی
تویی که زخم نمیزنی
در تن من روانه شو
روح لطیف آهنی

پرسه های شب

کاوه یغمایی

سالومه قربانی

کاوه یغمایی

6:13

.پرسه های شب
از نگاه پنجره ها.
میگذرمیره..
من زمستونم.
.که هنوز..
.گرماش و.
.از تو میگیره.
.خش خش برگا.
.توی کوچه ها.
باز صدای پات.
.توو خیابون..
.میگه اومدی دوباره..
.سمت من.
.وای چه اتفاقی..
.تو و بارون.
.از همین لحظه..
.با صدای پات.
.باز میکنم.
درای خونه رو.
..دستام و بگیر…
بگو خسته ای.
..دلتنگی..
گرفتی بهونه مو
.شیشه ها شکست…
.از سکوت من.
بیا خونه رو..
.پر از خنده کن..
.بیا پر بگیریم..
.بریم تا ابرا.
.هردومون و.
.ی شب.
..پرنده کن.

روزهای بارونی

کاوه یغمایی

سالومه قربانی

کاوه یغمایی

5:05

روزای بارونی
من چیزی نمیفهمه
غرورِ
ِ من خیلی بد با تو *
رفتارِ
اونقدر سردم که نفهمیدم
مردادی دستات و *
ِ گرمای ِ
خودم بودم
اونقدر درگیرِ
که رفتنت رو حس نمیکردم *
حالا که رفتی خوب میدونم
* به اون شرایط برنمیگردم
من شد
ِ این باعث شکستنِ
مغرور بودم یا که افسرده *
افسوس اون روزای تاریخی
ِ *
انگار هزاران سال ُ که مرده
ِ
میدونم احساس تو رو کشتم
ِ

* تو چیزی از حسم نمیدونی
من خیلی روزا رو طلبکارم
از غربت روزای بارونی
ِ

*
انگار که عشق و دیگه یادم رفت
من این بی اعتقادی نیست
* حقِ
دنیا ی کاری کرده با من که
* به آدما هیچ اعتمادی نیست
چیزی که تو میگردی دنبالش

* ُ توو باور و درک و شعورم مرد
اونقدر بد کردن با احساسم
* که عاشقی از خاطرم خط خورد

روزهای ابری

کاوه یغمایی

کاوه یغمایی

4:41

آسمون نگاه من
ماه و ستاره نداره
روزاش همیشه ابریه
شبا که مهتاب نداره
سیاه رنگ روزگار
سکوت سرد بی بهار
کسوف انگار همیشه
گرمیه آفتاب نداره
زندوه سرد با دلم
قفل سکوت بر لبم
میخوام تورو جار بزنم
اما صدام در نمیاد
یه کوه و دریا فاصله
دیوار کشیده بین ما
ترانه های عشق من
پر پر شده تو دست باد
چشم انداز یه پنجره
تموم دنیای منه
یه تک درخت خشکیده
یه تیکه ابر وآسمون
پرنده ای پر میکشه
شاید که پیغام منو
با نغمه ای خوش بخونه
به گوش یک رود روون
به گوش یک رود روون
شاید که رود یاری کنه
تا که به دریا برسه
دریا تو رو صدا کنه
پیغام عشق و بخونه
شاید یه روز از این روزا
درای بسته وا بشه

تعبیر بشه رویای من
اما اینو کی میدونه